اگر در دوره مقدماتی شرکت کردهاید شاید دوست داشته باشید این مباحث را یک بار دیگر بشنوید و ببینید.
فایلهای ویدئویی این جلسه هماکنون در اختیار شماست.
گونه ادبی طنز هر چند از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب پارسی بوده است ولی در قرون اولیه پس از حمله اعراب هیچ گاه در آثار کلاسیک فارسی به صورتی ویژه مورد توجه قرار نگرفته است و اثر مستقلی از این گونه ادبی به وجود نیامده است.
هر چند شاعران بزرگی همچون حافظ، مولانا، خاقانی، سوزنی سمرقندی، سعدی، ناصر خسرو، انوری و دیگران توجه ویژهای به طنز داشتهاند و به تبع شرایط اجتماعی و سیاسی دوران خود از طنز به عنوان ابراز نقد حکومت و رفتارهای اجتماعی سود جستهاند اما تا عصر عبید زاکانی تقریباً میتوان گفت که هیچ اثر مستقلی در زمینه طنز در ادبیات فارسی وجود ندارد، هر چند که عطار در الهی نامه بسیار از طنز و دیگر گونههای شوخ طبعی استفاده کرده است و ابوسعید ابی الخیر در اسرارالتوحید به کرات از آن سود جسته است.
شرایط سخت و دشوار سیاسی و اجتماعی ایران در روزگاران گذشته تا به حال، شوخ طبعی اقوام ایرانی و استعداد زبان پارسی در آفرینش استعاره و کنایه و تشبیه و صنایع بدیعی باعث شده است که تقریباً در همه آثار منشور و منظوم ادب پارسی از آغاز تا قرون متأخر رگهای از شوخ طبعی و انواع به چشم بخورد.
گونه ادبی طنز بویژه در دوره های دشوار تاریخ این سرزمین چون ایلغار مغول، حمله تیمور و یا سالهای استیلای حکومتهای سلجوقیان و غزنویان و غلبه فئودالیسم بر کشور و وضع نابسامان مردم در قرون چهارم و پنجم هجری به عنوان یک حربه و یک سلاح در دست شاعران و اندیشمندان ایرانی بود تا علاوه بر نقد دولتها به اصلاح رفتارهای نا به هنجار اجتماعی هم بپردازند.
پایان پیام